ناگفته های منتقد سینما در جشنواره عمار | بهترین قهرمان را حاتمیکیا با آژانس شیشهای به سینما آورد
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۹۲۶۲۳
به گزارش همشهری آنلاین، نشست «قهرمانپردازی در سینما» عصر روز گذشته شنبه ۱۷ مهر، با سخنرانی محمدتقی فهیم منتقد سینما در سالن شماره سه سینما فلسطین محل برگزاری سیزدهمین جشنواره مردمی «عمار» برگزار شد.
فهیم در ابتدای این نشست با اشاره به سینمای قهرمانپرداز گفت: سینمایی سرگرم کننده است که قصهگو و قهرمانپرداز باشد؛ سینمایی که با قهرمان ساخته و پرداخته میشود، حتماً سرگرم کننده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: پس از انقلاب در مقام یکی از کشورهای تولیدکننده رتبه خوبی را به دست آوردیم، اما در ارتباط با مخاطب ناکام ماندیم، به این دلیل که نتوانستیم با دل مخاطب پیش برویم. سینمای «دلی» دقیقاً آن سینمایی است که در ارتباط با تماشاگر توفیق کسب میکند.
این منتقد سینما گفت: در تمام این سالها گفته شده است که فیلم باید با ذهن، عقل یا مغز مخاطب کار کند و سینما باید اندیشمند و دارای پیام مستقیم باشد؛ همه این حرفها تا زمانی درست است که به دنبال دل مخاطب باشیم، در غیر این صورت هر تلاشی در این راستا بیهوده خواهد بود. سینما در دهه شصت، چندسالی سینمای قصهگو شد، فیلمها قهرمان داشت و به نوعی قهرمانانش کنشمند بودند و نسبت به مخاطبانش احساس وظیفه میکردند تا بتوانند او را سرگرم کنند؛ بنابراین سرگرم کردن اولین قدم ارتباط مخاطب با فیلم است.
حذف عنصر سرگرمی در سینما
فهیم ادامه داد: چند سال پس از انقلاب، نگاه سرگرم کننده به فیلم تبدیل به یک رویکرد ضد ارزش شد و هر اندازه که جلوتر رفتیم، کم کم سینما از سبد مصرفی خانوادهها حذف شد. حتی مدیران و مجموعههای دولتی در ارتباط دادن بودجه به پروژهها به دنبال این بودند که افراد بتوانند هرچه سریعتر در فیلمها مانیفست اعلام کنند. نتیجه این اتفاق سبب شد تا قهرمان و قصهگویی از سینما حذف شود.
وی افزود: زمانی که انقلاب در کشورمان صورت گرفت، مدیران همان تجربه و خطای شوروی را پیش رو قرار دادند و آن چیزی نبود جز حذف قهرمان و قصهگویی از سینما. این در حالی است که سینمای شوروی در دورهای قدرتمندترین سینما بود، تا جایی که مکاتب مهم فیلمسازی در شوری پدید میآید که معروفترین آن آیزنشتاین ۲۲ ساله است که با مکتب مونتاژ دنیا را تکان داد. پس از مدتی در این کشور شاهد هستیم که به دلیل بی توجهی به عنصر سرگرمی و توجه به هدفگذاری دل مخاطب، شوروی عملاً چندسال بعد در برابر سینمای غالب جهان عقب نشینی میکند.
فهیم ادامه داد: آیزنشتاین در پس این اتفاقات مینویسد که دیگر دوران قهرمان فردی در سینمای شوروی گذشته است، یعنی فیلمسازان به قهرمان جمعی توجه میکنند. دقیقاً مشابه این جمله را در دهه هفتاد از مدیران بنیاد فارابی شنیدم که عنوان کردند ما نیاز به مخاطب «تخمه شکن» نداریم و مشابه همان مسیر شوروی را با حذف مخاطب از سینما ادامه دادند.
وی افزود: در دهه هفتاد قرار شد تا سینمای فرهیخته و فعال داشته باشیم، اما با حذف مخاطب بدترین آسیب را به سینمای ایران زدند، تا جایی که از اواسط دهه هفتاد سینمای ایران به قول قماربازان سینمای مفت باز شد و همه چیز را مجانی باخت، یعنی تولید کرد اما مصرف کننده روز به روز کاهش یافت. در دهه اخیر روسها تلاش کردند سینمای شان را از آن مسیر تغییر دهند، روسهایی که در مقطعی فیلمسازانش، بنیانگذار سینما در اروپا همچون سوئیس، مکزیک و حتی آلمان بودند. در آن مقطع آمریکا به موازات تصمیمات غلط این کشورها به سینمای قهرمانمحور روی آورد و سینمایش بر دیگر کشورها غلبه شد.
وی افزود: سینمای آمریکا سینمایی است که در جهان حاکم است و در درجه اول با دل مخاطب کار میکند و در نهایت میتواند تأثیرات سیاسی و فرهنگی بگذارد تا جایی که به واسطه فیلمهایش بازتولید ارزشهای آمریکایی و رویای آمریکای کند.
فهیم گفت: سینمای ایران با حذف قهرمان روند خوبی را طی نکرد و نمیکند و حتی امروز ما با سینمای حتی ضد ایرانی مواجه هستیم. سینمای ما اساساً سینمای ملی ندارد و شاید چند فیلم علی حاتمی را مثال بزنم که تا حدودی به مرز سینمای ملی نزدیک است.
زمانی که فیلمساز در فیلمهایش به دنبال قصه و قهرمانپردازی نیست، در نهایت تبدیل به فیلمسازی میشود که با پیروی از برخی جریانات بیرونی، به دنبال دریافت جوایز از جشنوارههای مختلف خارجی است، اما فیلمی که مورد نیاز مردم است، تولیدی بوده که متأثر از مجموعه پشتوانه تاریخی و هویتی کشور ایران باشد. قهرمان فاقد هویت دیگر قهرمان نیست؛ بنابراین اصلیترین وجه قهرمان این است که هویت تاریخی و ملی داشته باشد.
وی افزود: قهرمانی که فاقد ایدئولوژی، هویت و ریشه باشد، بدون تردید معنا ندارد. فیلم باید دارای شاخصههای ایرانی و بیشتر از آن شاخصههای ملی باشد. بی تردید ایرانی بودن در حوزه اقتدار معنا مییابد یعنی فراتر از مرزها بحث ایران ارزش دارد، اما ارزش عنوان این است که به یک اثر ببخشد.
مخاطب چه قهرمانی را دوست دارد؟فهیم گفت: زمانی که درباره قهرمان صحبت میکنیم، حتماً باید قهرمان ملی باشد. قهرمانی که قرار است در سینمای ایران بسازیم، باید تجسم، تندیس و تبلور جامعه ایران باشد. همچنین زمانی که صحبت از قهرمان میکنیم، باید در کنارش ضدقهرمان ساخته شود. اصلیترین مشکل سینمای ایران این است که فیلمسازانش، مسیر فیلمسازی را بلد نیستند. قهرمان زمانی قهرمان میشود که فیلمساز پشت دوربین بلد باشد که چگونه باید فیلم بسازد و نسبت به ابزارهای آن مسلط باشد. همچنین یکی از تمایزهای فیلمسازان با یکدیگر در خلاقیت هنری و فرم است که همین امر موضوع خدادادی است و قابل آموزش نیست و در ناخودآگاه فرد شکل میگیرد.
این منتقد سینما مطرح کرد: برای قهرمانپردازی در فیلم، نیاز است که فیلمساز درباره کشورش اطلاعات داشته باشد و این همان پژوهش است. قهرمانپردازی در سینما برخلاف تصور روشنفکران، کار بسیار سختی است که اگر آسان بود، امروز در کشورمان فیلمسازان زیادی موفق به قهرمانپردازی میشدند. آن چیزی که امروز فیلمساز باید به دنبال آن باشد، آموختن سینما در اندازهای است که میزانسن را بشناسد تا بتواند میزانسنی از قهرمان را ارائه کند، یعنی قهرمان از میزانسن ایرانی ساخته شود تا برای مخاطب قابل باور باشد.
این اتفاق نمیافتد، مگر آنکه فیلمساز اهل مطالعه و پژوهش باشد و سینما را به لحاظ تکنیک فرا بگیرد. فیلمهای آمریکایی به گونهای است که در همه بحرانهای سیاسی و اقتصادی خلاف جهت جریانهایی بوده که به دنبال تخریب جامعه است. تولیدات فیلمسازان آمریکایی به گونهای بود که برای آمریکا تمدن ساختند. تمدنی که مردم دنیا آن را باور کردند. دلیل این امر هم تعهد فیلمساز به مردم بود.
وی افزود: سالها از انقلابمان میگذرد و اتفاق بزرگی که در انقلابمان رخ داد این بود که زنها با پوشش وارد جامعه شدند و در عرصههای مختلف خوش درخشیدند در حالی که لیبرال دموکراسی حاکم در دنیا میگوید با پوشش نمیتوان فعال اجتماعی شد. آیا فیلمسازان ایرانی طی این سالها توانستند این بخش از جامعه ما را به واسطه فیلمهایشان به دنیا معرفی کنند؟
فهیم گفت: در بحث قهرمان هرچه فیلمسازان متعلق به حال جامعه و ریشه در گذشته باشند بیشتر میتوانند در حوزه قهرمانی کار کنند. قهرمان و ضدقهرمان باید دارای ویژگیهای نزدیک به هم باشد تا به امتحان نهایی که میرسند، قهرمان پیروز شود و ضد قهرمان شکست بخورد. بهنظرم بهترین قهرمان در فیلم حاتمی کیا با نام «آژانس شیشهای» بود که میتوانیم از آن به عنوان الگویی در سینمای ملی یاد کنیم.
فیلمی که دارای قهرمان و ضدقهرمان بود. فیلمهای رضا میرکریمی تا پیش از فیلم «یه حبه قند» را میتوان در چارچوب سینمای ملی نام برد. در این راستا میتوان به فیلم «زیر نور ماه» و «خیلی دور، خیلی نزدیک» اشاره کرد. البته فیلم «به آهستگی» هم مناسب سینمای ملی است چراکه نقش زن در این فیلم کنشمند و معرف یک زن ایرانی بود.
این منتقد سینما اظهار کرد: قهرمان برخی از فیلمسازان ایران، ذلیل هستند یعنی قهرمانان از خود واقعیت قهرمان عقبتر هستند. فیلم «تک تیرانداز» درباره شهید زرین که دو سال پیش ساخته شد، مصداق بارز این جمله است. شهید زرین در کتابها خواندیم که شخصیت بسیار جذاب و قابلیت قهرمانانه داشت، اما وقتی این شخصیت تبدیل به فیلم شد، دیگر آن قدرت قهرمان را نداشت و قهرمان عقبتر از واقعیت فیلم باقی ماند، در حالی که قهرمان باید یک قدم از قهرمان واقعی جلوتر باشد. اما قهرمانان سینما هرچه ساخته شده است، ده قدم عقب تر هستند و کاریزمای لازم را ندارند. در سینمای «دلی» قهرمان باید جذابیت و کاریزما داشته باشد و در سینمای ایران نمونههای کمی داریم که از واقعیت قهرمانها جذابتر و تأثیرگذارتر باشد.
وی با اشاره به فیلم «تختی» گفت: متأسفانه آقای توکلی شخصیت تختی را به صورت یک فرد عقبمانده افسرده نشان داد. تختی در فیلم آقای توکلی زمین تا آسمان با تختی واقعیت فرق داشت. قهرمان ملی نیازمند پشتوانه سینمای ملی است و سینمای ملی، پژوهش ملی میطلبد و در نهایت پژوهش نیازمند فرد متخصص نسبت به جامعهاش است. سالانه دولت اعتبارات کلانی را به سینمای کشور تزریق میکند که یک سری شارلاتان و سیاسی از آن خارج میشود و به قول قماربازان، مفتبازانی هستند که در داخل و خارج مفت میبازند. دلیل باخت در داخل این است که با پول مردم فیلم میسازند و بازتولید آن ارزشهای مردمی نیست و دلیل باخت در خارج از کشور این است که باج میدهند.
فهیم در ادامه بیان کرد: امروز چرا مردم سیستان و بلوچستان باید از سینما محروم باشند؟ روش غلطی در سینمای کشور پیش گرفته شده است. امروز مدیران فارابی نمیدانند چه فیلمی مناسب کشور است و آن کسی فیلم میسازد که زورش برسد. از یک فیلمنامه میتوان تشخیص داد که این فیلم خوب یا بد است و این امر وجود یک فرد متخصص را میطلبد که ما شاهدش نیستیم. گاهی باید چندین مرتبه فیلمنامه خوانده شود تا فیلم خوب را از فیلم بد تشخیص دهیم.
درجشنواره مردمی عمار چه گذشت؟
کد خبر 733363 منبع: مهر برچسبها جشنوارههای بینالمللی کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران ابراهیم حاتمیکیا سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جشنواره های بین المللی کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران ابراهیم حاتمی کیا سینمای ایران قهرمان پردازی سینمای ایران سرگرم کننده منتقد سینما سرگرم کنند سینمای ملی دل مخاطب فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۹۲۶۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیر جدیدی از «قهرمان» تا «منصور»
زیسان: سه روز قبل، انتشار خبری درباره ایفای نقش امیر جدیدی در یک فیلم فرانسوی نام این بازیگر سینما را در صدر اخبار قرار داد. پس از همکاری جدیدی با اصغر فرهادی در «قهرمان»، اینبار حضور او در فیلم «منصور» و در نقش یک شخصیت واقعی به نام منصور بهرامی باعث شده این ستاره مورد توجه قرار بگیرد. بازی در فیلم «منصور» به عنوان یک پروژه بینالمللی، فرصت ویژهای برای این بازیگر سینما خواهد بود.
به گزارش زیسان، «ددلاین» گزارش داده است که جدیدی در فیلم بیوگرافی بهرامی به کارگردانی «رومالد بولانژه» فرانسوی نقش تنیسور را بازی میکند. «دان مکدنیل» و «فیلیپ دلیون» نویسندگان فیلمنامه خواهند بود.
بهرامی، تنیسور ۶۸ ساله با سبک طنزآمیزش در سراسر دنیا شناخته میشود. او در دهه ۱۹۵۰ در ایران متولد شده و پس از مهاجرت به فرانسه در سال ۱۹۷۹ با فقر دست به گریبان بوده است. این فیلم نشان خواهد داد که او چگونه به عنوان یک پناهجوی غیرقانونی با تنیسورهای سرشناس برخورد و رؤیای کودکیاش را با حضور در رولان گاروس محقق میکند.
منصور بهرامی تنیسور سرشناس ایرانی از انتخاب امیرجدیدی برای بازی کردن نقشش رضایت دارد
بهرامی میگوید: «افراد زیادی به من گفتهاند که سرگذشت من سینمایی است، اما در واقع باعث افتخار است که فیلم بلندی بر اساس زندگی من ساخته میشود.» او درباره جدیدی میگوید: «امیر جدیدی بازیگری استثنائی است. او واقعاً تغییر شکل پیدا میکند. اینکه او یک بازیکن نیمه-حرفهای تنیس است یکی از آن خوشاقبالیهای بزرگ است.»
بولانژه بهرامی را یک «قهرمان حقیقی» میخواند و میگوید «مقاومت و شوق» او الهامبخش بسیاری بوده است: «بسیار مفتخرم که سرگذشت شگفتآور او را برای سینما میسازم.»
امیر جدیدی کیست و چه کارنامهای دارد؟امیر جدیدی متولد ۳۱ خردداد سال ۱۳۶۱ در تهران است، او شخصیتی آرام، کم حرف و بدون حاشیه دارد و اهل مصاحبه نیست و به همین خاطر اطلاعات کمی از زندگی شخصی او در دسترس میباشد.
این هنرمند جوان کشورمان دارای مدرک کارشناسی مهندسی صنایع و فارغ التحصیل رشته مدیریت MBA در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد است و در رشته سینما تحصیل نکرده، اما ذاتا بازیگر است و در بسیاری از نقشهایش خوش درخشیده است.
امیر جدیدی قبل از وارد شدن به دنیای هنر، حرفهای تنیس بازی میکرده است. او مربی هومن سیدی بود و در واقع به همین دلیل هم سیدی او را برای بازی در فیلم «آفریقا» دعوت کرد. این زمینهای شد برای درخشش در سینما و برجا گذاشتن نقشهای مهم در کارنامهاش.
جدیدی در سال 92 در فیلم پایان خدمت به کارگردانی حمید زرگرنژاد بازی کرد و برای بازی در این فیلم دیپلم افتخار سی و سومین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند. در این فیلم او توانست در مقابل پارتنری چون سعید راد با قدرت نقش یک جوان سرباز آذری زبان را ایفا کند.
امیر جدیدی پیش از بازیگری به صورت حرفه ای به ورزش تنیس می پرداخته است
امیر جدیدی در فیلم سیزده ساخته هومن سیدی بازی کرد و نشان داد سیدی انتخاب درست و غیر احساسی داشته است. او با کسب دیپلم افتخار بهترین بازیگر از جشنواره فجر پاسخ اعتماد هومن سیدی را داد.
این بازیگر با بازی در فیلم رخ دیوانه به عنوان یکی از بازیگران اصلی چهره ای متفاوت از خود را به سینما ایران شناساند. «رخ دیوانه» یک گام بلند بود تا جدیدی به دنیای حرفه ای سینمای ایران وارد شود.
جدیدی نقش متفاوتتری نسبت به نقش های قبلی در «من» ایفا کرد و با ظاهر و گریمی متفاوت در این فیلم حضور یافت. امیر جدیدی برای بازی در این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر شد.
او در این فیلم با نقش آریا در مقابل لیلا حاتمی نقش آفرینی کرد و با بازیگرانی، چون لیلا حاتمی، مانی حقیقی، بهنوش بختیاری، علی منصور و علیرضا استادی همبازی بود.
جدیدی در فیلم اژدها واد می شود، ساخته حقیقی، نقش یک پلیس باهوش و جسور را بازی کرد که ترکیب متنوعی از جسارت، حیرت، درماندگی و پرسشگری را القا می کرد و در جایگاه کارآگاهی دقیق و جست وجوگر به رغم تمام سختی ها ایستاد و پروژه را به انتها رساند.
او بعد از کسب تجربه های خوب در بازیگری برای بازی در فیلم قاتل اهلی به کارگردانی مسعود کیمیایی انتخاب شد و در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با این فیلم حضور یافت.
امیر جدیدی در فیلم قاتل اهلی ایفاگر نقش سیاوش مطلق است، جوانی از طبقه پایین جامعه که تلاش می کند در مناسبات عجیب و غریب اجتماعی سهم خود را پیدا کند. او در این فیلم با بازیگرانی، چون پرویز پرستویی، پولاد کیمیایی، پگاه آهنگرانی و پرویز پورحسینی همبازی بود.
جدیدی برای دو فیلم «تنگهٔ ابوقریب» و «عرق سرد» برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
اما اوج کار این بازیگر همکاری با سرشناسترین کارگردان سینمای ایران بود. امیر جدیدی سال ۹۹ جلوی دوربین «قهرمان» رفت و اولین همکاری این ستاره با اصغر فرهادی رقم خورد. جدیدی سال ۱۴۰۰ به واسطه حضور این فیلم در بخش مسابقه جشنواره کن و سپس نمایش «قهرمان» در پاییز همان سال روی پرده سینماها، مورد توجه مخاطبان بود. بازی خوب امیر جدیدی در این فیلم تحسین تماشاگران را برانگیخت. جدیدی در «قهرمان» نقش مردی به نام «رحیم» را ایفا کرد که به دلیل بدهکاری به زندان افتاده بود. این بازیگر در نقش «رحیم» با شخصیتی آرام و درونگرا، بازی بسیار خوبی داشت و به خوبی از پس ادای لهجه شیرازی نیز برآمد. «قهرمان» با جذب ۴۹۸ هزار مخاطب و ۱۲ میلیارد و ۳۵ میلیون فروش، در رتبه سوم پرفروشترین فیلمهای سال ۱۴۰۰ قرار گرفت.
پس از فیلم «قهرمان»، امیر جدیدی طی دو سال گذشته حضور بیسروصدایی در سینما داشت. در این مدت نام جدیدی به واسطه اخبار غیررسمی از حضور این بازیگر در فیلم «بیداد» اثر سهیل بیرقی در خبرها مطرح شد. مهرماه ۱۴۰۱ مجوز ساخت این فیلم صادر شد، اما هیچ خبری درباره جزئیات، عوامل «بیداد» و فیلم برداری آن منتشر نشده است. بهمن سال گذشته نیز اعلام شد امیر جدیدی پس از فیلم «قانون مورفی»، برای دومینبار حضور در یک فیلم کمدی به نام «مقصد مسقط» را تجربه خواهد کرد. کریم امینی کارگردانی این فیلم را برعهده دارد و فعلا اخباری درباره آغاز فیلم برداری و تولید «مقصد مسقط» منتشر نشده است. حالا سه ماه پس از این خبر، نام پروژه تازه جدیدی «منصور» در رسانهها منتشر شده است.
امیر جدیدی پیش از این که وارد عرصه بازیگری شود، تنیس بازی میکرد. با توجه به تجربه و مهارت این بازیگر و آشنایی او با ورزش تنیس، انتخاب جدیدی برای ایفای نقش منصور بهرامی تنیسور مشهور ایرانی عجیب نیست. البته این بازیگر از نظر ظاهری شباهتی به بهرامی ندارد.
چند سال پیش از این که امیر جدیدی به عنوان بازیگر نقش منصور بهرامی انتخاب شود، این ستاره قرار بود اولین نقش شخصیت واقعی کارنامه خود را با یک کاراکتر ورزشی دیگر مانند غلامرضا تختی تجربه کند. سال ۹۷ خبر رسید که این بازیگر در فیلمی به کارگردانی بهرام توکلی، نقش زندهیاد تختی را ایفا خواهد کرد. این بازیگر مشغول آموزش و تمرین کشتی شد تا برای بازی در این نقش مهم آماده شود. چهار ماه بعد خبر انصراف امیر جدیدی از بازی در فیلم «غلامرضا تختی» همه را غافلگیر کرد.
دلیل این اتفاق طولانی شدن زمان پیشتولید و تولید و البته به هم خوردن گریم سنگین جدیدی در صحنههای کشتی جهان پهلوان با حریف اعلام شد. حالا پس از حدود شش سال بار دیگر قرعه ایفای نقش شخصیتی واقعی و یک ورزشکار دوباره به نام امیر جدیدی افتاده است. باید دید این بار پروژه «منصور» به کجا خواهد رسید و تجربه حضور در یک فیلم بینالمللی چه دستاورد و افتخاراتی را نصیب این ستاره سینما خواهد کرد.
سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟